همیشه پر از مهربانی بمان
همیشه پر از مهربانی بمان

همیشه پر از مهربانی بمان

منتخب اشعار

ای جماعت از چه می نالید ! ایراد از شماست

ای جماعت از چه می نالید ایراد از شماست

ما به دزدان خانه دادیم همینها حق ماست

مرگ بر آن دورها گفتیم دزد در خانه بود

آخر آن خانه زیبا همین ویرانه بود

مثل زالوها تمام خون ما را خورده اند

هرچه هست و بود را آنها به یغما برده اند

این دگر در ذهن مردم دین دزدان حک شده

راه مردم سالها از راه دین ملفک شده

عشق ممنوع و اسارت در خیابان می شود

سالها میخانه ها در خانه پنهان می شود

سفره ها خالیست پدر شرمنده فرزند شد

هر که حرف حق گفت تا روز ابد در بند شد

در گرانیها در صف گدایی کرده ایم

دزدها در پادشاهی ما فقط یک برده ایم 

چند درصد در رفاه و مابقی در چنگ فقر

دزدها در حال دزدی مابقی در جنگ 

فقرخانه ی زیبای ما را ساده ویران کرده اند

روزهای را که نباید به ایران کرده اند

راست می گویی خود کرده را تدبیر نیست

ساختن سخت است و امیدی به این تغییر نیست

ای جماعت از چه می نالید ایراد از شماست

ما به دزدان خانه دادیم و همینها حق ماست

ﯾﮏ ﻣﺸﺖ ﮔﺪﺍزاده

ﯾﮏ ﻣﺸﺖ ﮔﺪﺍزاده، ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ.
ﺩﺭ ﻣﯿﻬﻦ ﭘﺮ ﺭﻭﻧﻖ ﻣﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﮔﺰیدند

ﺑﺎ ﺭﻭﺿﻪ ﻭ ﺑﺎ ﺭﻭﺯﻩ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﻍ ﭘﺮ ﺍﺯ ﮔل.
ﭼﻮﻥ ﮔﺎﻭ ﺩﻭﯾﺪﻧﺪ ﻭ ﭼﺮﯾﺪﻧﺪ ﻭ ﺧﺰﯾﺪﻧﺪ

ﺑﺎ ﭼﻮﺏ ﻭ ﭼﻤﺎﻕ و ﻗﻤﻪ ﻭ ﺩﺷﻨﻪ ﻭ ﭼﺎﻗﻮ.
ﺳﺮ ﻫﺎ ﺑﺸﮑﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺷﮑﻤﻬﺎ ﺑﺪﺭﯾﺪﻧﺪ

ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻨﻄﻖ ﺍﺳﻼﻡ ﻋﺰﯾﺰ ﺍﺳﺖ.
ﺍﯾﻨﺎﻥ ﮐﻪ ﺳﯿﻪ ﮐﺎﺭﺗﺮ ﺍﺯ ﺷﻤﺮ ﻭ ﯾﺰﯾﺪﻧﺪ

ﺑﺴﺘﻨﺪ ﺯ ﻧﻔﺮﺕ ﺩﺭ ﺩﺍﻧﺸﮑﺪﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ.
ﺍستاﺩ ﻭ ﻣﺒﺎﺭﺯ ﻫﻤﻪ ﺩﺭ ﺑﻨﺪ ﮐﺸﯿﺪﻧﺪ

ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺑﻪ ﺻﺤﻦ ﭼﻤﻦ ﺩﺍﻧﺶ ﻭ ﻓﺮﻫﻨﮓ.
ﻫﺮ ﺟﻤﻌﻪ ﭼﻨﺎﻥ ﮔﻠﻪ بزﻏﺎﻟﻪ ﭼﺮﯾﺪﻧﺪ

ﺑﺎ ﭼﺮﮎ ﻭ ﺷﭙﺶ ﻟﺸﮕﺮ ﺟﺮﺍﺭ ﮔﺪﺍیاﻥ.
ﺍﺯ ﺳﺎﻣﺮﻩ ﻭ ﮐﻮﻓﻪ ﻭ ﺑﯿﺮﻭﺕ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ

ﺭﻭﺯی که ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﻭﻃﻦ ﺩﺭ ﺻﻒ ﭘﯿﮑﺎﺭ.
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺯﻧﺎﻥ ﺫﺍﺋﻘﻪ ﻣﺮﮒ ﭼﺸﯿﺪﻧﺪ

ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺳﺮﺍﻓﺮﺷﺘﻪ ﺩﺭﻋﯿﻦ ﻭﻗﺎﺣﺖ.
ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﻩ ﺧﻮﺭﺍﻥ ﻣﺪﻋﯽ ﺧﻮﻥ ﺷﻬﯿﺪﻧﺪ

ﺍﯾﻨﮏ ﻫﻤﻪ ﺑﺎ ﻏﺎﺭﺕ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺪﺑﺨﺖ.
ﮔﻮﯾﯽ ﺷﺮﻑ ﮔﻤﺸﺪﻩ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﺧﺮﯾﺪﻧﺪ

ﺑﺎ ﺯﻭﺭ ﻭ ﺭﯾﺎﮐﺎﺭﯼ ﻭ ﺩﺯﺩﯼ ﻭ ﺗﻘﻠﺐ.
ﺑﺮ ﻗﺎﻣﺖ ﺩﯾﻦ ﺟﺎﻣﻪی ﺗﺰﻭﯾﺮ ﺑﺮﯾﺪﻧﺪ.

ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ ﺷﺎﻥ ﺷﯿﻮﻥ ﻣﺮﮒ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﺪﺍﯾﯽ.
ﺍﯾﻦ ﮐﻮﺭﺩﻻﻥ ﺩﺷﻤﻦ ﺷﺎﺩﯼ ﻭ ﺍﻣﯿﺪﻧﺪ!

ﮐﻮﺗﻪ ﻧﻈﺮﺍﻥ ﻗﺎﺻﺪ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺗﻮﺣﺶ.
ﺑﺮ ﺳﻘﻒ ﺟﻬﺎﻥ ﺗﺎﺭ ﺧﺮﺍﻓﺎﺕ ﺗﻨﯿﺪﻧﺪ

ﺟﺰ ﻣﻔﺖ ﺧﻮﺭﯼ، ﻣﺮﺩﻩ ﺧﻮﺭﯼ، ﻧﻮﺣﻪ ﺳﺮﺍیی.
ﻣﺮﺩﻡ ﻫﻨﺮ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﺯ ﺷﯿﺦ ﻧﺪﯾﺪند.



توضیح : برخی این شعر را به خانم سیمین دانشور و عده ای به  آقای هادی خرسندی نسبت داده اند

سخنان قصار۱۰۰سال پیش میزاملکم خان

میرزا ملکم خان ١٠٠ سال پیش این جملات را گفته:
معروف است که وی از نظر شخصیتی مصداق تعبیر زیبای سعدی ” روستا زاده دانشمند” بود.
لطفا به تک تک جملاتش توجه کنید.


جایی که تعداد پلیسش زیاده یعنی امنیتش کمه..


جایی که مردم مدام بیمار میشوند یعنی پزشکانش برای پول کار می‌کنند..


جایی که رسانه‌ها تحت اختیار دولتند یعنی مسئولین دروغگو هستند..


جایی که مردم بی‌دین شدند یعنی مبلغان دینیً فاسدند.


جایی که به مرده‌ها متوسل میشوند یعنی از دست زنده ها کاری ساخته نیست.


جایی که چاپلوسی زیاده یعنی احمق‌ ها مسئولند..


جایی که پینه پیشانی نوعی ارزشه یعنی پینه دست بی‌ارزشه..


جایی که مردم فقیرند یعنی مسئولین دزد زیاده..


روحش شاد و نامش گرامی….