همیشه پر از مهربانی بمان
همیشه پر از مهربانی بمان

همیشه پر از مهربانی بمان

منتخب اشعار

سرود زن _ مهدی یراحی

به نام تو، که اسم رمز ماست
شبِ مهسا، طلوع صد نداست
بخوان، که شهر، سرودِ زن شود
که این وطن، وطن شود
شباهنگام، میان کوچه‌هاست
به در کوبد، که «نوبت شماست»
برادرم، که سنگر من است
چو سایه‌سارِ روشن است
دویدنش، فراخ سینه‌اش
چو جان‌پناه و مأمن است

بر تنِ شاهدان، تازیانه می‌زنند
این ز جان خستگان، پاره تن من‌اند
به جای او، به قلب من بزن
جهان، ترانه می‌شود
امان بده، ببوسمش به خون
که جاوِدانه می‌شود

بسته بالای سر گیسوان چه هیبتی‌ست!
کشته‌اند هر که را راوی جنایتی‌ست
سفر چرا؟ بمان و پس بگیر
ز جورشان نفس بگیر
بخوان، که شهر، سرودِ زن شود
که این وطن، وطن شود

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.